• وبلاگ : روزهاي زندگي همسر يک طلبه
  • يادداشت : من، او، ميهمان مي خواهي؟
  • نظرات : 0 خصوصي ، 2 عمومي
  • ساعت دماسنج

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    سلام
    الحمدلله يه روحيه اي دارم که هيچ وقت اهل تجمّلات و چشم و هم چشمي و خودنمايي نبودم. هيچ وقت موقع دعوتي دادن غصه ي اين رو نخوردم که آخ الان بياند زندگي مو ببينند از ساده بودنش خجالت مي کشم. دوست دارم دخترم هم قانع بار بياد و ساده زيستي رو بپسنده. دعا کن بتونم خوب تربيتش کنم.
    امّا با وجود اينکه هميشه سعي کردم ساده زيستي رو تو زندگيم داشته باشم، ولي بازم به قول شما نتونستم اون چيزي باشم که آقام دوست داره. هنوزم يه رگه هايي از خودنمايي تو زندگيم حس مي کنم...
    سلام خواهري ان شالله زير سايه خود آقا نسل پاک وصالحي تربيت کني
    راستي چرا به حاج آقا ميگين "او"؟؟؟وقتي ميگين "من او..." يه احساس گسست ،يه شکاف مياد توذهنم