گل من روزگار روزي تو را از شاخه مي چينه
در آغوشم بگير مادر که رسم روزگار اينه
براي اشک هاي من هميشه ...
تو اي مادر که يک عمره دلت با غصه دمسازه
صبوري هاي تو مادر من و به گريه مي ندازه