سفارش تبلیغ
صبا ویژن

روزهای زندگی همسر یک طلبه

یه کاغذ توی دستش بود.

خیلی عجیب داشت مخفی اش می کرد

انگار شیطنتم گل کرده باشه، به شوخی و جدی ازش خواستم که نشونم بده

و اونم اصرار داشت که نشون نده

چند دقیقه بعد بدون اینکه حواسش باشه، گذاشتش یه جایی جلوی چشم من

یهو با یه تشویشی گفت: دیدیش؟

- عزیزم! من به چیزی که تو راضی نیستی نگاه نمی کنم.

-----------------------------------------------------

بسم الله الرحمن الرحیم

مَثَلُ الَّذِینَ اتَّخَذُوا مِن دُونِ اللَّـهِ أَوْلِیَاءَ کَمَثَلِ الْعَنکَبُوتِ اتَّخَذَتْ بَیْتًا ? وَإِنَّ أَوْهَنَ الْبُیُوتِ لَبَیْتُ الْعَنکَبُوتِ ? لَوْ کَانُوا یَعْلَمُونَ

داستان کسانى که غیر از خدا دوستانى اختیار کرده‌اند، همچون عنکبوت است که [با آب دهان خود] خانه‌اى براى خویش ساخته، و در حقیقت -اگر مى‌دانستند- سست‌ترین خانه‌ها همان خانه عنکبوت است. (عنکبوت41)

در اولین نظر، فکر می کنیم که منطور از خانه سست، همان خانه ی تنیده شده است که با یک باد، از هم گسسته می شه و جز خرابه ای چیزی ازش نمی مونه!

شاید یک برداشت همین باشه اما یک برداشت دیگه هم هست که خیلی جالب تر و ظریفتره و اصولا خدا در مثالهای خودش، معانی ظریف رو برای اهل معرفت قرار می ده که خیلی نکات رو روشن کنه و هدایت بشن.

و هدایت به هر بار رهایی از ظلمت اطلاق می شه.

چقدر فلسفی شد. خب بذارید بریم سر بحث خودمون

عنکبوت یه ویژگی عجیب داره و اون اینکه عنکبوت نر رو بعد از جفتگیری، می خوره!

چه وحشتناک! واقعا تصورش هم وحشتناکه اما در واقع، امروز خیلی از زنها هم همینطورن!

واقعا مرد رو، مردونگیش رو، اقتدارش رو در خانه می کشن!

پیامبر (ص) می فرمایند: اگر می خواستم به کسی دستور دهم که برای دیگری سجده کند، به زن می گفتم که برای شوهرش سجده کند![1]

من معنای این حدیث رو جز در احترام و اطاعت کردن صد در صد، نمی بینم!

البته خیلی مشخصه که این اطاعت جز در مواردی هست که مرد، خلاف اطاعت خداوند امر کنه!

اما در اون شرایط هم حق نداریم با بی ادبی و بد اخلاقی، اطاعت نکنیم.

زن، اینقدر توانایی داره که بتونه با زبان نرم و ادب و احترام، مرد رو از امر خلافش، منصرف کنه. به قول یکی از اساتیدمون: اگر زن، این توانایی رو نداشته باشه، زن نیست!

زن قرار نیست با داد و بیداد حرفش رو به کرسی بشونه، باید مثل آفتاب باشه. داستانش رو شنیدید؟

یک بار باد و آفتاب با هم سر اینکه کدومشون قوی تره، بحث می کردن. مردی رو می بینن که کتی روی دوشش انداخته و  داره توی جاده می ره. قرار می شه هر کس تونست کت رو از تن مرد در بیاره، برنده باشه!

باد اول شروع می کنه! می وزه و می وزه! و مرد هی کت رو بیشتر به تن خودش می چسبونه.

نوبت به آفتاب می رسه. اونقدر می تابه و مهر ورزی می کنه تا مرد خودش کت رو از تن خودش درمیاره

زن مثل آفتاب هست. قدرتش در مهر ورزیدنشه! هر چقدر قویتره باید قشنگ تر و بی توقع تر مهر بورزه. و یقین کنه که نتیجه می ده

متاسفانه تفکرات فمینیستی که گاها ناخودآگاه در ما حاکم شده، مانع از اون می شه که بپذیریم باید بی توقع مهربورزیم.

بپذیریم که دین از ما می خواد که در حد پرستش به شوهرمون احترام بذاریم و بهش اقتدار بدیم.

بپذیریم که رضایت اونه که بهشت رو به ما می ده نه چیز دیگه.

باور کنیم اگر به دستورات دین عمل کنیم، ذهنمون هم آرامتره و آرامش خودمون و زندگیمون رو بیشتر تونستیم حفظ کنیم. به قول رضوان تو فقط لیلی باش: یادمون باشه که خدا ما رو برای آرامش دادن آفریده!

وای! چه تعبیر قشنگی! زن چقدر قوی و بزرگ و زیباست، که فقط قراره آرامش بده

و مگر ممکنه چیزی خودش آرام نباشه اما آرامش بده.

--------------------------------------------

[1] مفاتیح الحیات ص 261

پ ن: چقدر این اتفاق قبلا هم افتاده بود. و من چقدر با اصرار کردن و سریش بازی در آوردن، عاقبت یا دزدکی دیدم یا با دلخوری بالاخره نشونم داد! اما دیگه از آرامش خبری نبود.

کاش زودتر فهمیده بودم و باورم شده بود که خدا ما رو براساس اعمال خودمون میسنجه! نه در قبال اعمال دیگران!

 


نوشته شده در جمعه 92/11/11ساعت 6:28 عصر توسط بانو نظرات ( ) |


Design By : Pichak