سفارش تبلیغ
صبا ویژن

روزهای زندگی همسر یک طلبه

مامان سعی می کرد ما رو با تقویم اهل بیت آشنا کنه! یعنی چی؟

یعنی یادبگیریم که جمعه ها عیده! روزهای شادی اهل بیت باید شاد باشیم! روزهای غم اهل بیت ، غمگین!

حضور بابا فرصت مناسبی برای اینکار بوجود میاورد اما من از این فرصت، بهره زیادی ندارم.

دقیقا توی عید و عزای اهل بیت، سر حاجی از همیشه شلوغتره!

مثل همین شب و روز نیمه شعبان که همه اش جمکران بودند و من تنها بودم با دختری که وقتی بابا نیست، غم عالم آوار می شه روی دلش اما دریغ از یکذره بروز!

شب داشتیم از جشن برمی گشتیم. خیابونها شلوغ شلوغ بود. قدم به قدم شیرینی و شربت و بستنی پخش می کردند. صدای مولودی خوانی و بوی دود اسفند، همه جا رو گرفته بود.

یه ماشینی جلوی پامون وایساد، پر از بادکنک! دوتا بادکنک داد به دخترها! محدثه خانم هم که عاشق بادکنک، حسابی ذوق زده شده بود. دو قدم جلوتر بهمون بستنی دادند. بستنی دوقلو! یادش بخیر! نوستالژی بچگی ماست! البته این بستنی فالوده ای دوقلو بود!

دیگه از یه جایی راننده تاکسی گفت من نمی تونم برم! و من و بچه ها پیاده راه افتادیم. سر کوچه، محدثه خانم رو بردم تو سوپری! تصور کنید! مامان سختگیری که هیچ چیزی بیش از نیاز اجازه خرید نمی ده! چیپس و پفک هم اصلا اجازه نمی ده، حالا می گه هرچی می خوای بخر! بخاطر تولد امام زمان!

اولش باورش نمی شد! گفت هرچی؟ گفتم هرچی! فقط سوپری رو بار نکن!

خندید و با هیجان رفت تا انتخاب کنه!

فروشنده هم با حوصله تمام صبر کرد تا محدثه خانم انتخابهاشو انجام بده.

چیز زیادی نخرید اما از همون خریدهاش خوشحال بود. داشتم فکر می کردم اگر  همیشه برای محدثه هرچی می خواست  خریده می شد، الان چقدر سخت بود خوشحال کردنش!

شب با هم کلی بازی کردیم و وقتی باباش اومدن، حسابی شاد بود و اصلا گله نکرد.

روز عید باز رفتیم به یک جشن زنانه که دوستاش هم اونجا بودند. خلاصه اینکه خیلی بهش خوش گذشت و شاد بود شکر خدا.

البته چون محدثه خانم اصلا غمش رو بروز نمی ده، هنوز نمی دونم چقدر موفق بودم.

---------------------------------------

پ ن1: یک چیز جدید هم دیروز یاد گرفتم. مادری رو تصور کنید که عمر جمعه های بچه اش رو حفظه! یعنی حواس بچه اش رو به این جمع می کنه که تو، اینقدر روزه منتظر مولای غائبمونی! واقعا قشنگه

پ ن2: مادری کردن برای دختری که همیشه می خواد غمهاشو قایم کنه تا مادرش غصه نخوره، خیلی سخته! یهو میبینم یه غمی اونقدر بچه ام رو درگیر خودش کرده که مرتب داره تب می کنه اما هیچی به من نمی گه! خدا خودش کمکم کنه مادر خوبی باشم براش

پ ن3: برای عافیت در باقیمانده دوران غیبت، تعجیل در فرج بقیة الله الاعظم، همین الان 14 بار صلوات زیر رو بخونید لطفا

اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم و العن اعدائهم اجمعین، من الجن و الانس، من الاولین و الاخرین


نوشته شده در شنبه 93/3/24ساعت 6:57 صبح توسط بانو نظرات ( ) |


Design By : Pichak