سفارش تبلیغ
صبا ویژن

روزهای زندگی همسر یک طلبه

نشسته بودم مطالعه می کردم. محدثه خانم داشت تلویزیون نگاه می کرد. بس بود! باید یه جوری سرشو گرم می کردم. گفتم عزیزم می شه برام یکم کتاب بخونی؟

یه کتاب برداشت آورد کنار من نشست که بخونه برام. واقعا روان تر از سطح انتظار من، خوند.

سعی کردم تمام خوشحالیم رو توی صورتم و صدام بروز بدم و گفتم:

محدثه جون، نمی دونی چقدررررررررررررررر خوشحالم که تو خوندن و نوشتن یاد گرفتی. از خدا ممنونم

روم رو بوسید و ادامه کتابشو خوند. اما این بار یواش تا من هم به مطالعه ام برسم

----------------------------------------------

این روزها یک غم عجیبی سراسر وجودم رو فراگرفته. نه می تونم از شرش راحت شم نه کاری برای حلش ازم برمیاد

فقط به خدا توسل می کنم که بصیرم کنه تا بفهمم باید چه کنم

با تآملها و تحقیقهایی که کردم، چند راهکار برای افزایش بصیرتم به ذهنم رسید

1. خواندن روزانه یک صفحه قرآن با معنی ( من قرآن رو از روی قرآن حکیم می خونم که اندک تفسیری هم داره)

2. خواندن 5 خط نهج البلاغه (نهج البلاغه ی ترجمه شده آقای دشتی رو می خونم. ترجمه اش روانه)

3. نماز استغاثه به حضرت مهدی (اوایل مفاتیح تحت عنوان استغاثه به حضرت قائم، ذکر شده)

4. خوندن 10 دقیقه بیانات امام خمینی از صحیفه ی امام

5. خوندن 10 دقیقه بیانات حضرت آقا

من قائل به مطلب زیاد گرفتن در یک نوبت نیستم. دو خط مطلب بگیرم اما روش تمرکز کنم و عمقش رو درک کنم، بهتر از چند صفحه خوندن اما بی درک هست که خیلی از مطالب هم از دستم برن و به اصطلاح، شهید بشن

خدا بصیرتمون رو زیاد کنه تا مصداق اهل کوفه نشیم.


نوشته شده در سه شنبه 94/9/17ساعت 7:0 صبح توسط بانو نظرات ( ) |


Design By : Pichak