سفارش تبلیغ
صبا ویژن

روزهای زندگی همسر یک طلبه

من: وااااااااااااااااااااااااااااااااای امتحانام نزدیکه!

هیچی بلد نیستم! هیچچچچچچچچچچچچچچچچچچچچچچی!

او:  من بچه را میگیرم تو درس بخوان!

من: خب گناه داری! خسته می شی. صبح و عصر کلاس داری!

او: هنوز خیلی بدهکارم! جای تمام شبهای امتحانی که پا به پایم بیدار نشستی تا خوابم نبرد

----------------------------------

پ ن: تلافی های شیرینت را دوست دارم. هرچند من با یکی دیگر، معامله کرده ام


نوشته شده در شنبه 90/10/17ساعت 8:1 صبح توسط بانو نظرات ( ) |


Design By : Pichak