بالاخره با عنایت مادر سادات(س)، مسافری که نه ماه انتظار آمدنش را می کشیدیم، در تاریخ هشتم تیرماه، از راه رسید و شد یک اتفاق تازه توی زندگی ما سه تا! «او» هم امسال برای تبلیغ ثبت نام نکرد و گفت: امسال هیچ کجا بیشتر از خانه خودم، حضورم مؤثر نیست. البته حالا که نرفته می بیند طاقت دوری فاطمه کوچولو را هم ندارد. دیروز وقتی منتظر بود تا فاطمه شیرش را بخورد و به بهانه گرفتن باد گلو، بتواند مدت متنابهی او را در آغوش بفشارد، گفت: امام رضا(ع) کلامی دارند که خیلی دلنشین و تاثیر گذار است. می فرمایند: علاقه امام به امتش، مثل علاقه مادر است به طفل شیر خوار! همین طور که فاطمه را به دستش می دادم، داشتم فکر می کردم که آیا علاقه من به محدثه و فاطمه، با هم فرقی دارد؟ دیدم نه! هر دو را از عمق جان دوست می دارم اما دغدغه سلامتی فاطمه، من را دقیقه ای آرام نمی گذارد. مثل امام که دغدغه سلامت روح ما، دقیقه ای از او جدا نمی شود خداوندا ما را در مسیر محبت اهل بیت قرار بده آمین یا رب العالمین ---------------------------- پ ن: از همه دوستانی که اومدن و نظر گذاشتن و من نتونستم بهشون سر بزنم، عذر خواهی می کنم. فکر کنم دلیل غیبت طولانیم، مشخص شده باشه
Design By : Pichak |