سفارش تبلیغ
صبا ویژن

روزهای زندگی همسر یک طلبه

امروز تعابیری در مورد ماه رجب و لیلة الرغائب شنیدم که دلم نیامد به اشتراکش نگذارم.

ماه رجب را اَصَب گویند چون رحمت حق بدون قطع شدن، بر بندگان خدا فرو می ریزد و ماه غفیله گویند چون بندگان از ارزش و مقام این ماه، غافلند.

امشب شب لیلة الرغائب است. رغائب از رغبت می آید. یعنی امشب خداوند به بندگانش رغبت خاص دارد.

من، او، و ثمره زندگیمان، امشب را به دعا می نشینیم - ان شالله - تا خداوند برایمان مقدر فرماید هرآنچه خیر و برکات برای بهترین بندگانش مقدر می فرماید.

دعا می کنیم تا خداوند فرج مولایمان را نزدیک گرداند و نائبش را به سلامت و پیروز بدارد

دعا می کنیم خداوند قلبهای مردم را در انتخابات پیش رو، به فرد اصلح متمایل بگرداند

دعا می کنیم مکر دشمنان به خودشان برگردد و قلب امام عصر از بصیرت مردم، شاد شود

دعا می کنیم جزء یاران امام عصر در دوران غیبت و دوران ظهور باشیم

دعا می کنیم امشب نگاه ویژه اش شامل حالمان شود

دعا می کنیم حاجت مشروعه تمام حاجت مندان، براورده به خیر بگردد

دعا می کنم برای آمرزش مادر مؤمنه ام که امشب، دوازدهمین سالگرد پرواز اوست

آمین یا رب العالمین


نوشته شده در پنج شنبه 92/2/26ساعت 11:38 صبح توسط بانو نظرات ( ) |

دور هم نشسته بودیم و چای عصرانه را می خوردیم. 

 

بهترین وقت برای گپ و گفت های زیبای خانوادگی

گرمای چای و گرمای این محبت خانوادگی، عجین می شود و عجیب می چسبد.

از آمدن ماه رجب می گفتیم و خواص منحصر به فردش که «او» گفت:

فردی آرزو داشت پیامبر آخر الزمان را ببیند. 1200 روز روزه گرفت تا به این مقام نائل شود

سعادت یارش شد و خدمت حضرت رسول(ص) رسید.

به پیامبر عرض کرد: در دین شما هم عبادتی هست که اینقدر پاداش داشته باشد؟

حضرت فرمودند: بله. هرکس یک روز از ماه رجب را روزه بگیرد، ثوابی چنین، بدست خواهد آورد


نوشته شده در دوشنبه 92/2/23ساعت 10:39 صبح توسط بانو نظرات ( ) |

گفت: باید محور بازی بچه ها هم نماز باشد.

چند وقتی بود داشتم روی این مسئله فکر می کردم.

دیروز دلبندم آمد تا بازی کنیم

مثل اغلب اوقات مهمان بازی

چه بازی خوبی است. در حین بازی ، آداب اجتماعی را هم می آموزد

یکبار او مهمان است و من میزبان و یکبار برعکس. اینبار او مهمان بود

داشتیم بازی می کردیم که صدای اذان بلند شد. از مهمانم عذر خواهی کردم که مجبورم برای نماز بروم.

گفتم: برای شما هم جا نماز بندازم؟ 

گفت: من نماز نمی خونم! 

خودم را متعجب نشان دادم و بعد با حالت خاصی گفتم: متأسفم! من با آدمهای بی نماز رفت و آمد نمی کنم!

گفت: ببخشید اشتباه کردم. کجا می تونم وضو بگیرم؟

چند دقیقه بعد، بازیمان سرسجاده ادامه پیدا کرد.


نوشته شده در یکشنبه 92/2/15ساعت 9:25 صبح توسط بانو نظرات ( ) |

 

نشسته بودم توی حرم امام رئوف.

چند دقیقه ای بیشتر نمی توانستم بنشینم و در خلوتی با امامم گفتگو کنم

اگر چه خلوتی در حریم امام رئوف یافت نمی شود ولی این همهمه ی حرم هم خودش حلاوتی می دهد

اما...

اینبار همهمه نبود. زار بود. زنی کنار دستم آنچنان شیون می کرد گویی عزیزش را از دست داده باشد. 

آنقدر یکریز که گمان می کردم برای نفس کشیدنش مشکلی پیش خواهد آمد.

دیگر برایم خلوتی نمانده بود اما از ضجه های زن فهمیدم که فرزندش بیماری سختی دارد و برای گرفتن شفایش نزد امام آمده.

می اندیشیدم که اگر ما اینگونه که برای شفای جسم عزیزانمان التماس می کنیم و مدد می طلبیم، برای شفای دردهای روحی هم ندبه و فغان می کردیم، دیگر بیماری روحی صعب العلاجی باقی می ماند؟

-----------------------------

پ ن: برای سلامتی همه بیماران روحی و جسمی، با فرستادن صلواتی، طلب شفا کنیم

اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم

 


نوشته شده در چهارشنبه 92/2/11ساعت 8:16 صبح توسط بانو نظرات ( ) |

 

توی مجلس عزای مادر، کنار هم نشسته بودیم و داشتیم در مورد مطلبی با هم گفتگو می کردیم.

تا فهمید همسرم روحانی است، گفت: همسر خوب داری که نفست از جای گرم در میاد!

گفتم: بله. شکر خدا همسر خوبی دارم اما مگر ما پیرو حضرت زهرا(س) نیستیم؟

فاطمه، فاطمه نبود چون همسرش علی بود. فاطمه فاطمه بود چون خودش دارای کمالات منحصر به فرد بود.

داشتن همسر خوب، شاید خطرناک تر از نداشتن آن است! آدم را به بدترین بندگان خدا* شبیه تر می کند. اگر ما پیرو فاطمه زهرا(س) هستیم، باید خودمان فاطمه باشیم. چه علی در کنارمان باشد چه نباشد!

نگاهم روی پرچم عزای مادر، به نام نامی فاطمه، میخکوب شد و فکرم به خانه کوچک و دل بزرگ اهالی اش پر کشید و دلم به حال غربت مادر، آتش گرفت

خدایا ما و فرزندان ما را بر مهر فاطمه زنده بدار، بر مهر فاطمه بمیران و بر مهر فاطمه محشور فرما.

------------------------------------

پ ن: خدا براى کسانى که کفر ورزیده‌اند، زن نوح و زن لوط را مَثَل آورده [که‌] هر دو در نکاح دو بنده از بندگان شایسته ما بودند و به آنها خیانت کردند، و کارى از دست [شوهران‌] آنها در برابر خدا ساخته نبود، و گفته شد: «با داخل شوندگان داخل آتش شوید.» ( تحریم10)

 


نوشته شده در چهارشنبه 92/2/11ساعت 8:14 صبح توسط بانو نظرات ( ) |

<   <<   26   27   28   29   30   >>   >

Design By : Pichak