خیلی تلاش کردم که بی عرضه و دست و پاچلفتی بار نیاد و حالا داره از اون ور بوم می افته! از صبح درگیر دوخت و دوز بودیم؛ با این خیاطی نیم بندی که من بلدم! چند وقت پیش که می خواست رشته تخصصی انتخاب کند، چند گزینه داشت. بین روانشناسی اسلامی و اخلاق اسلامی مردد بودیم. گفتم: روانشناسی کاربردی تره. گفت: به نظر من اخلاق بهتره. رشته او بود. من فقط همفکری می کنم. پس خودش انتخاب کرد. امشب که آقاجانم فرمود: «در فقه و اصول کار زیاد کردیم، در اخلاق هم باید کار کنیم»، خوشحال شدم. داشتم قربان صدقه ی این تصمیم زیبایش می رفتم؛ نگاهش کردم، بنده خدا از خستگی پای تلویزیون خوابش برده بود. از ته قلبم آرزو کردم و از درگاه خدا خواستم که در کارش، توفیقات روز افزون نصیبش شود. ---------- پ ن 1: خدا قوت سرباز. پ ن 2: امشب امام خامنه ای رسما همه مان را مسئول ساختن تمدن نوین اسلامی کردند. می اندیشم من چه باید بکنم این میان؟ وظیفه من چیست؟ من، او و دلبندمان، نشسته بودیم و سخنان امام خامنه ای، در جمع مردم خراسان شمالی را نگاه می کردیم. شاید برای شهر های بزرگی مثل تهران، خروج از منزل در ساعات 5:30 - 6:30 صبح، امری طبیعی به نظر برسد؛ اما وقتی بین محل خانه و محل کار، مسافتی است که اندکی بیش از 15 دقیقه پیمودنش صرف زمان نمی خواهد، خروج در این ساعات، خیلی طبیعی نیست! ولی در قم، این ساعت خیلی عجیب نیست که طلبه ای، ملبس به لباس رسول خدا، آرام آرام خود را به حریم کریمه می رساند و پس از عرض ارادتی، رفیق شفیقی می یابد و به مباحثه با او می نشیند. و چه لذت بخش است اندکی پس از طلوع خورشید، صبحانه ای دو نفره هوای تازه نان تازه پنیر و خیار و چای که «او» شیرین شده اش را بیشتر می پسندد به وقت صبحانه و «او» یم را بدرقه می کنم تا آرم آرام برود به سمت حریم کریمه و عرض ارادتی و ... خداوند برکت بدهد به روح و روان و وقتشان
نمی دونم قائده ی سنشه یا ...
جدیدا هر کاری رو بهش می گم: باید اینجوری انجامش بدی؛ می گه: می دونم!
امروز توی آشپزخونه، «او» و دخترمان سالاد درست می کردند و من تدارکات ناهار می دیدم.
- باید هویج را اینطوری دستت بگیری تا...
- می دونم!
«او» سکوت کرد. چند دقیقه بعد دخترم دست از کار کشید، صدایش در نیامد اما فهمیدیم دستش را با رنده بریده!
صدایش زدم و آوردمش پیش خودم. بوسیدمش و چسب زخمی به دستش زدم.
- ببین مادر! آدم باید اول طریقه انجام کاری رو یاد بگیره بعد انجامش بده. هر کس همش بگه «میدونم» همیشه خرابکاری می کنه.
«او» گفت: حدیثش را هم بخون!
- چی؟
- حدیثش را هم بخون. امام علی علیه السلام می فرمایند: من ترک قول لا ادری اصیبت مقاتله
-------------------------
پ ن 1: نهج البلاغه، حکمت 85
پ ن 2: هرکس که جمله «نمیدانم» را ترک کند خود را به کشتن خواهد داد.
«او» هم پا به پای من درگیر بود با این پارچه و قیچی و سوزن. موقع نماز سریع بساطمان را ول کردیم و رفتیم سراغ نماز.
دخترم گفت: من می مونم پیش شلوارم. نمی خوام نماز بخونم.
گفتم: باشه دخترم ولی من میرم نماز بخونم و از خدا تشکر کنم که تونستم این شلوار رو برای تو بدوزم. می دونم خدا هم کمکم می کنه تا بقیه لباسهاتو خوبتر(واژه سازی مادرانه برای فهماندن مفهوم بهتر) بدوزم.
سریع دوید و زودتر از من از اتاق بیرون رفت. جلوی بابایش ایستاد و گفت: الله اکبر الله اکبر الله اکبر الله اکبر...
فکر کردم همینقدر از اذان را بیشتر بلد نیست اما وقتی به اشهد ان محمدا رسول الله رسید، بلند بلند صلوات فرستادیم و با تعجب به هم نگاه کردیم
دلبندمان کامل اذان را می دانست. بعضی جاهایش را گیر می کرد و «او» باهاش همخوانی می کرد تا یاد بگیرد.
نماز را که خوانیدیم، به «او» گفتم: تا تو نماز و واعدنایت را بخوانی، من بروم این شلوار را تمام کنم بیام.
- نمی خوانی؟
- امشب نه! بگذارم بروم زود تمامش کنم.
- حیفه. بیا با هم بخوانیم بعد برو.
چقدر این مستحبات دسته جمعی را که ازم می خواهد، دوست دارم.
----------------
تذکر نوشت: یادم می آید اولین ماه رمضان بعد از تولدش، روز شهادت مولی الموحدین، رفتم حرم بانو. روبروی حرم نشستم و گفتم: خانم جان، من بلد نیستم بچه تربیت کنم. این بچه خودته. لطفا خودت تربیتش کن. به من هم کمک کن که خوب امانتداری ات را کنم. من عرضه تربیت بچه ندارم. خودت می دانی و دخترت
هر وقت که خوبیهایش را می بینم، می گویم: بانو فدای بچه تربیت کردنت.
«او» همانطور که نگاهش به صفحه تلویزیون بود گفت: به واژه سازیهای آقا دقت کرده ای؟
مدتهاست واژه ی خاورمیانه را استفاده نمی کنند. می گویند: غرب آسیا. می دانی چرا؟
- دقت نکردم! چرا؟
- خودشان توضیح دادند که وقتی می گویی خاور میانه، یعنی محوریت اروپا را پذیرفته ای!
لبخند به لب گفتم: فدای واژه سازیهایش. مثل واژه ی انقلاب کبیر اسلامی که روز 14 خرداد امسال استفاده کردند.
نگاهم کرد و گفت: آفرین
دخترم به تلویزیون اشاره کرد و گفت:
- بچه ها!!! دقت کردید اینجا هیچ کس پرچم دستش نیست و همه عکس امام خامنه ای دستشونه؟
------------
پ ن: خوشحالم که دقتت بالاست دخترم. مخصوصا در هر چیزی که به امام مربوط است.
Design By : Pichak |